پاسخ از زبان رئیس محترم کنگره، حجت الاسلام والمسلمین دکتر محمدتقی سبحانی
بنیاد بین المللی امامت در راستای رسالت خویش در معرفی و بزرگداشت شخصیتهای مرتبط با موضوع امامت و احیا و گسترش آثار ایشان ، اهدافی را در برگزاری این کنگره، دنبال میکند که در اینجا به مهمترین آنها اشاره میشود:
1-بازشناسی و معرفی علامه و آثار او:
اولین هدف از برگزاری همایش مرحوم علّامۀ بزرگوار، میر حامد حسین لکهنوی نیشابوری، این است که شخصیتی از تبار اندیشمندان و دانشمندان دین و علم، بازشناسی و به جامعۀ علمی و فرهنگی معرفی شده و از کارها و دستاوردهای وی تقدیر شود و جامعه هم بتواند به سهم خود از این میراث بهرهبرداری کند.
2-الگوسازی از شخصیت میرحامد حسین:
هدف دیگری که این همایش دنبال میکند، «الگوسازی» از شخصیت میرحامدحسین برای نسل جوان از محققان و دانشمندان اسلامی و شیعی است. معرفی ابعاد وجودی و شخصیتی متنوع علامه میرحامدحسین که امروز میتواند برای بسیاری از افراد درسآموز بوده و مورداستفاده قرار گیرد. البته طبیعی است که برای الگوسازی یک شخصیت باید معاصر سازی او هم صورت گیرد؛ به این معنا که با توجه به شرایط زمان و مکان او، الگوهایی امروزی برای نسل جوان معرفی شوند.
در شخصیت میرحامد حسین، ویژگیهایی دیده میشود که کاملاً میتواند به این الگوسازی کمک کند.او شخصیتی است که با تلاش خود و با بهرهمندی از ظرفیتهای شخصیاش، سعی میکند به عالیترین مقام علمی برسد. ویژگی دیگر، غیرت ورزی میرحامد حسین است که از این جهت او را یکی از نوادر روزگار ساخته است؛ در اینکه بسیاری از دانشمندان شیعه بهنوبۀ خود مجاهدت و ازخودگذشتگی کردند هیچ تردیدی نیست، امّا در زندگانی میرحامد حسین صحنههایی وجود دارد که او را از یک شخصیت عادی فراتر میبرد. او با کمترین امکانات در دورافتادهترین نقطۀ جهانِ تشیّع، نهضتی به پا میکند که عالمان بزرگ نجف، قم، خراسان و دیگر بلاد شیعه خودشان را نیازمند دستاوردهای او میدانند با اینکه معمولاً شخصیتهای بزرگ علمی در محیطهای مرکزی و حوزههای مادر رشد میکنند، امّا میرحامد حسین در یک نقطۀ حاشیهای از جهان تشیّع به چنین جایگاه بلند و رفیعی میرسد.
این تلاش نه فقط مرهون یک کار آکادمیک علمی بلکه نتیجۀ آن غیرت دینی است که از سراسر وجود او میجوشد و او را لحظهای آرام نمیگذارد. او وقتی کوچکترین خطری را که متوجه کیان اسلام و تشیّع است احساس میکند، جوانمردانه وارد پیکار علمی و فرهنگی میشود و لحظهای از مجاهدت و سختکوشی فروگذار نمیکند.
3- آغازی برای یک جریان در مسیر امامت پژوهی:
هدف دیگر از تلاش محققان و احیاگران آثار علمیِ میرحامدحسین در این همایش این بوده که همایشِ این شخصیت بزرگ، بهعنوان یک پدیدۀ علمیِ گذرا، ظهورِ موقت پیدا نکند که بعدها خاموش شود؛ بلکه همایش را نقطۀ آغازِ توجه محققان، طلاب، دانشجویان و اساتید به علّامه میرحامد حسین میدانند تا سرآغاز حرکت علمی نوینی را رقم بزند.
در مورد ابعاد شخصیتی ایشان که می¬تواند الگوی طلاب و دانش¬پژوهان عصر حاضر قرار گیرد به موارد متعددی می¬توان اشاره نمود.
وجوه شخصیتی علامه میرحامدحسین
مرحوم میرحامد حسین بیگمان از شخصیتهای طراز اول مکتب تشیّع در دورۀ معاصر است که به دلیل حضورش در منطقهای که در دهههای اخیر کمتر مورد توجه شیعیان بوده، شخصیت و ابعاد وجودیاش ناشناخته مانده است. علّامه میرحامد حسین، شخصیتی ذو وجوه و دارای ابعاد گوناگون و متنوع بود.
در بُعد علمی در بسیاری از دانشهای اسلامی اعم از فقه، رجال، حدیث، کلام، تفسیر و سایر علومی که معمولاً در بین اندیشمندان مسلمان رواج داشت به حدّ تخصّص و اجتهاد رسیده بود.
وی شخصیتی مجاهد و تلاشگر در مسیر احیای تفکر راستین اسلامی و حمایت و مرزبانی از میراث بزرگ امامت است. او فقط یک شخصیت فرهنگی و علمی نیست، بلکه یک شخصیت اجتماعی و میدانی است. هنگامیکه احساس خطر میکند و دشمنان را در تقابل با اندیشۀ ناب اهلبیت علیهم السلام، جسور و بیپروا میبیند، از جان مایه گذاشته و تمام هویّت و حیثیّت خود را به صحنه میآورد و با آنان میستیزد؛ پس میتوان او را یکی از احیاگران فرهنگ اصیل امامت در دورۀ معاصر به شمار آورد.
تلاش ماندگار علامه میرحامد حسین
نکته¬ دیگر این است که علّامه میرحامد حسین در نقطهای تاریخی و جغرافیایی میزیست که شدیداً نیازمند معرفی و نشر تشیّع بود؛ منطقهای از هند که اگرچه تشیّع در یک دورۀ کوتاه در آنجا حضوری سیاسی و اجتماعی داشت، اما ریشههای علمی استواری نیافته بود. ایشان ابزار و امکانات لازم را برای این کار فراهم کرد و به توسعۀ حوزۀعلمیّه و تأسیس کتابخانهای بزرگ دست زد و آثار گران بهایی تولید کرد و کوشش نمود یکّه و تنها، زمینۀ نشر مبانی تشیّع را فراهم کند.
خاندان دانشمند پرور
یک بعد دیگر از ابعاد مهم این شخصیت که شناسایی آن، جزء اهداف این همایش است، معرفی خاندان و اساتید علّامه است که در رشد این شخصیت و پرورش او موثّر بودهاند. غالباً چنین است که افراد بزرگ، پرورشیافتۀ خانوادههای بزرگ، اساتید و مربّیان برجسته هستند. از این جهت نیز بخت با علامه میرحامد حسین یار بود که از یک پدر عالم، دانشمند و مجاهد و نیز یک استاد بزرگ و نامدار به نام سید دلدار علی برخوردار بوده است.
وقتی تمام اینها را کنار هم میگذاریم احساس میشود که باید این شخصیت، خاندان و این حوزۀ فکری و فرهنگی تشیّع در هند، بازخوانی و بازشناسی شود.
اندیشههای میرحامد حسین
طبیعی است که در همایشهای علمی، علاوه بر معرفی شخصیت، اندیشههای آن شخصیت هم باید معرفی شوند. همچنین لازم است از آثار، رسالهها و کتابهایی که معمولاً در گوشۀ عزلت قرار میگیرند نیز رونمایی شود تا در دسترس محققان و اساتید قرار گیرند. الحمدلله به توفیق الهی و عنایات امیرالمؤمنین علیه السلام، تلاش محققان ما به ثمر نشست و کلیّۀ آثار مربوط به این شخصیت و در حدّ امکان دیگر افراد این خاندان، تصحیح و احیاء شدند.
عبقات الأنوار، گنجینهای بیسابقه
در مورد «عبقات الانوار» که مهمترین و درخشانترین اثر علّامه میرحامد حسین است، بیگمان باید گفت در طول تاریخ تشیّع، در حوزۀ امامت چنین اثری با این وسعت و عمق نگاشته نشده است. البته میدانیم که در باب امامت از زمان حضور اهلبیت(علیهمالسلام) و شاگردان امام صادق(علیهالسلام) نگارش آثاری در باب امامت آغاز شده و شخصیتهای بزرگی مثل هشام بن حکم در این باب کتاب نوشتهاند. در دوران غیبت هم در باب امامت آثار بسیاری نگاشته شده¬است و شاید بتوان گفت کمتر شخصیت طراز اولی در تشیّع یافت میشود که اثری در باب امامت ننگاشته باشد. ولی میرحامد حسین در «عبقات الانوار» علیرغم اینکه از همۀ این آثار بهره برده، اما حقیقتاً گامی برداشته که بهکلی سطح مطالعات امامت را متحوّل ساخته است. میرحامد حسین از همۀ روشهای رایج در حد امکان استفاده کرده است. پارهای از آثار امامت پژوهی در گذشته، بیشتر با تکیه بر آثار مخالفان و بهگونهای جدلی به رشتۀ تحریر در آمده بودند، بهگونهای که در برخی از این آثار فقط بُعد حدیثی وجود داشت و از مباحث تفسیری و قرآنی کمتر استفاده شده بود؛ و در برخی از این آثار اصلاً نشانی از مباحث گستردۀ حدیثی و رجالی وجود نداشت؛ اما عبقات الانوار افزون بر مباحث گستردۀ تفسیری، حاوی تحقیقات بسیار مهم رجالی و کتابشناختی است؛ لذا میتوان گفت این اثر کاملاً ناظر به میراث شیعه است؛ چراکه از منابع و اطلاعاتی که ما در روایات و تاریخ خودمان داریم به گستردگی استفاده میکند. هرچند این کتاب بر اساس نقد مخالفان نوشته شده و رویاروییاش بیشتر با نظریههای رقیب است، اما جایجای این اثر نشان میدهد که میرحامد حسین گوشه چشمی به آثار امامیّه نیز داشته است. از ویژگیهای دیگر این کتاب بهرهمندی از مباحث فقهی در حوزۀ مطالعات امامت پژوهی است. این هم یکی از ابتکارات و نقطههای درخشان این کتاب است که توانسته بهگونهای فقه مقارن را به عرصۀ امامت پژوهی وارد کند.
از ویژگیهای دیگر این کتاب گستردگی و ورود آن به مباحث جزئی و تنصیصی است. اگر این کتاب به صورت کامل منتشر شود شاید به چهل یا پنجاه جلد برسد و این تتبع گستردۀ نویسنده برای محققان زمینۀ خوبی را فراهم میسازد.
غبار غفلت بر چهره عبقات
در دورۀ معاصر نیز بارها شخصیتهای بزرگی بر اهمیت این کتاب تأکید کرده و بر ضرورت نشرش اصرار ورزیدهاند. بااینهمه هنوز چاپ مطلوبی ندارد. علامه مرحوم میرحامد حسین وقتی این کار سترگ را به انجام میرساند، از همان آغاز برای چاپ این اثر با سختی رویارو میشود و ظاهراً از طریق استقراض و پیگیریهای فراوان میتواند جلدهای نخستین آن را منتشر کند. در زمان خود ایشان و اندکی پس از فوت ایشان، بخشی از این کتابها بهصورت سنگی به چاپ رسیده است؛ اما آن چاپها هم انتشار گستردهای پیدا نکرد تا اینکه در دورۀ معاصر یکی از محققان، بخش حدیث غدیر را احیا و چاپ کرد؛ حقیقتاً این سؤال جدّی هنوز هم مطرح است که «چرا کتابی با این میزان از اهمیت و ارزش، تاکنون مورد توجه قرار نگرفته¬است؟»
شاید بتوان عامل اصلی آن را، غفلت بزرگ جامعۀ شیعه و حوزههای علمیه از این اثر سترگ بوده است. البته عوامل دیگری هم در این تأخیر موثّر بودهاند؛ یکی آنکه این نسخهها در منطقۀ هند و در دست کسانی بود که اهتمام لازم را برای نشر آنها نداشتند. عامل دیگر میتواند ادبیات و زبان فارسی کهن آن باشد که شاید قابلاستفاده برای همه نبوده است. عامل سوم، زبان فنّی و علمی این اثر است و برخلاف بسیاری از کتابهایی که علمای بزرگ در باب امامت نوشتهاند، این کتاب بسیار تخصصی و علمی است.
گزارش دیدار اعضای شورای راهبری کنگره بزرگداشت علامه میرحامد حسین با حضرت آیت الله حسینی بوشهری