عایشه و ابوبکر محبوب پیامبر
برخی میگویند عایشه و ابوبکر محبوبترین افراد نزد پیامبر بودهاند و برای اثبات آن به احادیثی استشهاد میکنند که در مجامع حدیثی اهل سنت وجود دارد.
متاسفانه این دست بیانات از روی تعصب و یا نداشتن تتبع و بنیه علمی قوی بیان میشود. برای نمونه در این موضوع به حدیثی میپردازیم که در کتب قابل اعتناء در اهل سنت آمده است تا تکلیف احادیث این چنینی در کتب دیگرشان نیز روشن شود.
حَدَّثَنَا إِسْحَاقُ، أَخْبَرَنَا خَالِدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ ، عَنْ خَالِدٍ الْحَذَّاءِ، عَنْ أَبِي عُثْمَانَ: أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ بَعَثَ عَمْرَو بْنَ الْعَاصِ عَلَى جَيْشِ ذَاتِ السُّلَاسِلِ، قَالَ: فَأَتَيْتُهُ، فَقُلْتُ: أَيُّ النَّاسِ أَحَبُّ إِلَيْكَ؟ قَالَ: عَائِشَةُ، قُلْتُ: مِنْ الرِّجَالِ، قَالَ: أَبُوهَا، قُلْتُ: ثُمَّ مَنْ؟ قَالَ: عُمَرُ، فَعَدَّ رِجَالًا، فَسَكَتُّ مَخَافَةَ أَنْ يَجْعَلَنِي فِي آخِرِهِمْ.
حَدَّثَنَا يَحْيَى بْنُ يَحْيَى. أَخْبَرَنَا خَالِدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ خَالِدٍ، عَنْ أَبِي عُثْمَانَ. أَخْبَرَنِي عَمْرُو بْنُ الْعَاصِ: أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ بَعَثَهُ عَلَى جَيْشِ ذَاتِ السَّلَاسِلِ . فَأَتَيْتُهُ فَقُلْتُ: أَيُّ النَّاسِ أَحَبُّ إِلَيْكَ؟ قَالَ «عَائِشَةُ» قُلْتُ: مِنْ الرِّجَالِ؟ قَالَ «أَبُوهَا» قُلْتُ: ثُمَّ مَنْ؟ قَالَ «عُمَرُ» فَعَدَّ رِجَالًا.
بررسی سند و محتوا
بخاری و مسلم با اسناد خود از عمروعاص گزارش نمودهاند که وی پس از غزوه ذات السلاسل از رسولخدا(ص) در خصوص «محبوبترین» مردمان نزد ایشان پرسش نموده، و حضرت در پاسخ، عایشه و ابوبکر و در رتبه بعد عمر را معرفی نمودهاند.
اما باید توجه داشت که این گزارش هم از جهت سند و هم از جهت محتوا قابل پذیرش نیست.
بررسی روایات با عنایت به کتاب عبقات الانوار
در ادامه به نقد و بررسی این روایت با عنایت به کتاب عبقات الانوار علامه بزرگوار میرحامد حسین رحمه الله علیه میپردازیم. شخصیتی که از شیفتگان اهل بیت بالخصوص حضرت امیرمومنان و حضرت زهرا سلام الله علیهما بودند.
اگر کسی که کمی به احوال و زندگی این مرد آشنا باشد و کتابهایی را که نوشته نگاهی بیندازد به این موضوع اذعان میکند.
مير حامد حسين، عالمى متتبع و پراطلاع بود، و مسلط بر آثار و اخبار و ميراث علمى اسلامى بود.
ایشان همه عمر خويش را به بحث و پژوهش در اسرار اعتقادات دينى و حراست از اسلام و مرزبانى حوزه دين راستين گذرانید. استاد، سيد حسن صدر، در كتاب «تكمله» گفته است: «ميرحامد حسين در رده بزرگترين متكلمان و عظيمترين عالمان نامآور دين، و اسطوانههاى استوار منطق و استدلال است.
نقد سند
علامهایی که به غیر از ویژگیهای فوق الذکر، مهارت بالای ایشان در کتاب شوارق النصوص در رد احادیث مجعول بر اهل فن پوشیده نیست. ایشان درباره سند این روایت نقل میکنند که از آنجایی که روایت بخاری و مسلم بر محوریت شخص خالد بن مهران حذّاء نقل شده است، دارای اشکال است.
ایشان چنین مینویسند: «خالد حذاء مقدوح و مجروح اجلّه كبراء و مطعون و مثلوب اعاظم بصراءست». ابوحاتم در ترجمه وی نوشته است: «يكتب حديثه ولا يُحتجّ به». ابن حجر عسقلانی از حماد بن زيد (م 179 ق) گزارش نموده که حافظه خالد پس از بازگشت از شام دچار دگرگونی شد و برخی از عالمان به جهت ورود به دستگاه حکومتی، او را مورد انتقاد قرار دادهاند.
چالش دیگر این سند آن است که خالد این حدیث را از ابوعثمان نهدی روایت نموده، حال آنکه بنابر گزارش عسقلانی از احمد بن حنبل، خالد هیچ حدیثی از ابوعثمان سماع ننموده است. از اینرو سند حدیث دارای انقطاع و افتادگی است.
نقد محتوا
با چشم پوشی از ضعف و خدشهای که در سند این روایت وجود دارد این روایت با احادیث مسلّم نزد خاصه و عامه معارض است. علامه میر حامد حسین در این باره بیان میدارند که این حدیث بر احبیّت عایشه از فاطمه زهرا س دلالت دارد؛ در حالی که روایات پرشمار و صحیحی، به صراحت حاکی از احبیّت و افضلیّت حضرت زهرا(سلام الله علیها) بر عایشه است؛ احادیثی مانند: «فاطمة سيّدة نساء أهل الجنّة» و «فاطمة بضعة منّي فمن أغضبها فقد أغضبني» و «إنّما هي بضعة منّي يريبني ما أرابها ويؤذيني ما آذاها»، و حديث مسارّه، و حديث قيام از این دست میباشند.
از دیگر شواهد دروغین بودن گزارش عمروعاص آنکه بنابر گزارشی صحیح، عمر در ماجرای تهدید بیت فاطمه زهرا (س) خطاب به ایشان گفت: «ما من الخلق أحد أحبّ إلينا من أبيك، وما من أحد أحبّ إلينا بعد أبيك منك.» اگر حدیث عمرو عاص صحیح بود، جایی برای گفته عمر و قسم خوردن او نبود.
اعتراف عایشه
علاوه بر مطالبی که گفته شد، خود عایشه به احبیّت امیرمؤمنان (ع) و فاطمه زهرا (س) اعتراف نموده است.
شیخ عبدالله بن محمّد بن عامر شبراوی شافعی که از اجلّه علمای عامه می باشد در کتاب «الاتحاف بحبّ الاشراف»، سلیمان بلخی در «ینابیع» و محمّد بن طلحه شافعی در «مطالب السؤول» از ترمذی از جمیع بن عمیر نقل میکنند که گفت: با عمّه ام نزد عایشه رفتیم. من از او در مورد محبوب ترین اشخاص نزد رسول خدا سؤال نمودم؟ عایشه گفت: از زن ها فاطمه و از مردان شوهرش علی بن ابی طالب.
خطیب خوارزمی در «مناقب» نیز از جمیع بن عمیر از عایشه این خبر را نقل نموده است. ابن حجر مکّی در «صواعق» بعد از نقل چهل حدیث در فضل علی (علیه السّلام)، از ترمذی از عایشه نقل نموده که گفت:
«کانت فاطمه أحبّ النساء إلی رسول الله (صلی الله علیه و آله) و زوجها أحبّ الرجال إلیه»؛ محبوب ترین زنان نزد پیغمبر فاطمه و از مردان، شوهرش علی علیه السّلام بود.
محمّد بن طلحه شافعی در مطالب السؤول بعد از نقل اخباری در این موضوع که مفصّل است، اظهار عقیده و نظر میکند به این عبارت:
«فثبت بهذه الأحادیث الصحیحه و الأخبار الصریحه کون فاطمه کانت أحبّ إلی رسول الله من غیرها و انّها سیّده نساء أهل الجنّه و انّها سیّده نساء هذه الأمّه و سیّده نساء أهل المدینه»؛ به این احادیث صحیحه و اخبار صریحه ثابت گردیده که فاطمه محبوب ترین همه بود به سوی رسول خداصلی الله علیه وآله از غیر او؛ زیرا که او سیدهی زنان اهل بهشت و سیدهی زنان این امّت و سیدهی زنان اهل مدینه بوده است.
زرندى در نظم درر السّمطين نقل کرده است:
عن جميع بن عمير قال دخلت على عائشة فسألتها من كان احبّ النّاس الى رسول اللَّه صلى اللَّه عليه و سلم قالت فاطمة قلت لست اسألك عن الرّجال فقالت زوجها.
ويروى انّ امرأة من الانصار قالت لعائشة رضى اللَّه عنها أيّ اصحاب رسول اللَّه صلى اللَّه عليه و سلم احبّ الى رسول اللَّه صلى اللَّه عليه و سلم قالت على بن أبى طالب.
اگر خلفای سهگانه جزء صحابی محسوب میشوند پس احبّيت جناب امير المؤمنين عليه السّلام به منطوق کلام عایشه ثابت است و وجود مبارک امیرالمومنین علی علیه السلام افضل از آنان است و اگر خارج از اصحاب باشند که لیاقت سرپرستی مسلمین را ندارند.
همچنین محمد بن احمد المعروف بالخطيب الابشيهى در مستطرف نیز آورده است:
قال جميع بن عمير دخلت على عائشة رضى اللَّه عنها فقلت لها اخبرينى من كان احبّ الناس الى رسول اللَّه صلى اللَّه عليه و سلم قالت فاطمة قلت انّما اسألك عن الرّجال قالت زوجها فو اللَّه لقد كان صواما قوّاما و لقد سألت نفس رسول اللَّه صلى اللَّه عليه و سلم فى يده فردها الى فيه قلت فما حملك على ما كان فأرسلت خمارها على وجهها و بكت و قالت امر قضى علىّ ازين.
همچنین عایشه آنگاه که جمیع بن عمیر، معاذه غفاریه و عروة بن زبیر بر وی به جهت واقعه جمل خرده گرفتند، اصلا به احبیت خود یا پدرش اشارهای نکرد.
افزون بر این، احبیّت مطلق عایشه با اصول فکری عامه ناسازگار است؛ زیرا احبیّت دلیل افضلیت بوده و لازمه این اعتقاد آن است که عایشه از پدر خود افضل بوده باشد