نگاهی بر زندگانی علامه میرحامد حسین رحمه الله علیه
تبیین ابعاد شخصیّتی و جایگاه علمی مرحوم علّامه میرحامد حسین و آثار علمی ارزشمند ایشان،
برای آشنایی نسل علاقهمند به درسآموزی و تجربهاندوزی جهت نیل به قلههای موفقیت و سربلندی،
همچون نقشهی راهی است که سرعت صعودی امن و دستیابی به افقی روشن را به ارمغان خواهد آورد.
در ادامه و در سلسله یادداشتهایی به بررسی شخصیت و اندیشه و روشهای علمی ایشان می پردازیم.
آنگاه که در شهر«میرتهه» از توابع دهلی هندوستان زاده شد او را سیّد مهدی نام نهادند، کنیهاش ابوالظفر است.
اینها را کمتر کسی میداند چرا که بیشتر او را به نام میرحامد حسین میشناسند.
زادروز او پنجمین روز از ماه محرم سال 1246هجری قمری است.
او سوّمین پسر علّامه مفتی محمّدقلی است؛ عالمی از خاندان سادات موسوی نیشابور
که تبارشان از طریق امامزاده سیّدمحمّد محروق به امام کاظم علیه السلام میرسد.
این سلسله از اصلاب پاک را اینگونه فهرست نمودهاند؛
«سیدحامد حسین، بن سیدمحمد قلی، بن سیدحامد حسین، بن زین العابدین، بن سیدمحمد بولاقی،
بن سیدمحمد معروف به سید ملا، بن سیدحسین معروف به سید میئهر، بن سید حسین، بن سیدجعفر،
بن سیدعلی، بن سیدکبیرالدین، بن سیدشمس الدین، بن سیدجمال الدین،
بن ابوالمظفر سیدشهاب الدین حسین (ملقب به سیدالسادات)، بن سیدعزالدین محمد، بن سیدشرف الدین ابوطالب،
بن سیدمحمد محروق، بن حمزه، بن علی، بن ابی محمد، بن جعفر، بن مهدی، بن ابی طالب، بن علی، بن حمزه،
بن ابی القاسم حمزه، بن الامام الکاظم موسی بن جعفر علیه السلام».
مفتی محمد قلی 58 ساله بود که خدا مهدی را به او داد و او تنها 14 سال گرمای محبت دستان پدر را احساس کرد.
اما همین زمان کوتاه هم کافی بود که او را عاشق علم و پیرو راه و اندیشه پدر گرداند؛
عشقی که در ادامه او را به تکمیل و تصحیح آثار پدر و در ادامه، خلق دیگر آثار علمی ارزشمند تشویق نمود.
سبب شهرتش به«میر حامد حسین» آن است که پدرش پیش از آنکه خبر تولّد فرزندش را بشنود،
در رؤیا جدّ خود «سید حامد حسین» را دیده بود، از این رو، این نام را برای فرزندش برگزید.
بین مردم هندوستان مرسوم است که در اتّصاف القاب به انسانها، زمان زندگی و مرگ را تفاوت میگذارند؛
به همین جهت، بزرگان خویش را تا زندهاند، با القاب دنیایی ارج مینهند و القاب آخرتی را برای یادکرد
نیک از آنها پس از مرگشان به کار میبرند. نیافتیم که میرحامد حسین را از این باب چه مینامیدهاند
اما به جهت شرافت کتابش عبقات الانوار او را «صاحب عبقات» خواندهاند و «فردوسمآب»
نیز به عنوان لقب آخرتی وی برسر زبانهاست.
به جرأت میتوان گفت تلاشهای علامه میرحامد حسين، فرهنگ امامت را در دوران معاصر زنده کرد.
کوششهای بی انتهای او در مسیر دانش اندوزی و دفاع از مکتب اهل بیت علیهم السلام
و نشر معارف ایشان چنان بود که آشنایان و سالکان این طریق را با عباراتی بلند در توصیف او به سخن آورد
که اوصافی چون: «آیت الله في العالمین، حجة الإسلام والمسلمين، لسان الفقهاء والمجتهدين،
ترجمان الحكماء والمتكلّمين،
علّامة العصر وسیّد المجاهدین» تنها بخشی از توصیفات رسیده از اندیشه ورزان در حقّ اوست.
از همان کودکی، استعداد علامه در فراگیری علوم، سرشار و کم نظیربود.
در 17 ربیع الأول ۱۲۵۲ق یعنی در سنّ شش سالگی به مکتب رفت و نزد شیخ کرمعلی خواندن را شروع کرد.
در ادامه نیز پدرش عهدهدار تعلیم وی گردید و تا ۱۴ سالگی مبادی علوم و علم کلام را از وی آموخت.
او به جز خوشهچینی از خرمن دانش پدر، محضر اساتید بزرگ دیگری را نیز درک کرده است، همچون:
- علّامه سلطان العلماء، رضوانمآب، سیّد محمّد (1199 – ۱۲۸۴ ق.)، پسر ارشد مجدّد الشریعة حضرت آیت اللّه العظمی سیّد دلدار علی غفرانمآب (1166 – 1235 ق.)؛
- علّامه سیّد العلماء، علّیّینمکان، سیّد حسین (1211 – 1273 ق.) پسر کوچک علّامه سیّد دلدار علی غفرانمآب؛ که میرحامد حسین، علوم شرعیه را نزد وی و برادر ارشدش تتلمذ کرد.
- علّامه خلاصة العلماء، سیّد مرتضی (م 1266 ق.) پسر سلطان العلماء؛ که میرحامد حسین، خوشهچین دانش او در علوم عقلی بود.
- علّامه مفتی محمّد عبّاس تستری (1224 – 1306 ق.) که معارف نهج البلاغه را پای درس او فراگرفت.
- مولوی سید برکت علی حنفی مذهب که مقامات حریریو دیوان مُتنبّی را نزد وی آموخت.
این بزرگان، از مفاخر و اندیشمندان مکتب امامیه در شبه قارّه بودند
و پیوند تعلیم این عالمان برجسته با تعلّم علامه میرحامد حسین بود که به
درخشش ستارههای تابناک از علم و دانش در سرزمین طعمها و رنگها انجامید.
ستارهای که از زمان خویش تا کنون هدایت گر آثار و محافل علمی اندیشمندان شیعه بوده و هست.
عمر شصت ساله علامه، فرصتی کوتاه بود که او با تلاشی بی دریغ و همتی بی مانند،
آن را صرف احیای امر امامت اهل بیت علیهم السلام و دفاع از حریم ولایت امیر مؤمنان علیه السلام نمود.
و همین خدمت خالصانه در این آستان بود که آبرویی جاودانه به آن دانشور خستگی ناپذیر عنایت کرد.
عطر گلهای خوش بوی آثار او، رایحهای بی نظیر از آموزههای اسلام راستین را به مشام حقّ جویان و حقیقت طلبان رساند
و الهام بخش شرف الدینها، امینیها و مظفّرها در خلق آثاری خلل ناپذیر و کم نظیر در دفاع از مکتب هدایت بخش اهل بیت علیهم السلام گردید.
تواضع و اخلاص این الگوی مجاهدت تا آنجا بود که با وجود آن همه ایثار و جان فشانی بیدریغ،
گفتهاند که در آخرین روزهای حیاتش اشک میریخت؛ وقتی از علّت گریه پرسیدند، فرمود:
شرمسار لحظه دیدار امیر عالم علیه السلام پس از مرگ هستم،
چرا که هیچ کاری برای ایشان نکردهام! سپس وصیّت کرد تا برگههایی از حدیث غدیر که به دست خود نوشته را در کفن،
بر روی چشمانش بگذارند تا در وقت ملاقات با سیّد اوصیاءعلیه السلام به عنوان بال ملخی، تقدیم محضرشان کنند!
آن سیّد جلیل پس از تحمّل بیماریها، ناگواریها و نامهربانیهای فراوان روزگار، در 18 صفر سال 1306 ق.
چشم از جهان فرو بست و عالم تشیّع را به سوگ خود نشاند.
نقل است آن گاه که بدن لاغر و فرسوده از بیماری او را برای غسل و تکفین آماده میکردند
غسّال از شستن بدن مطهّر دست کشید و از پینههای روی سینه پرسید.
فرزندش ناصر الملّه در پاسخ اینگونه احوال پدر را توصیف کرد که دستان او در اواخر عمر بر اثر امراض مختلف ناتوان شده
و دیگر به کار نمیآمد. میفرمود: کتابهای مخالفین را بر سینهام بگذارید تا پاسخش را بگویم و بنویسید.
این پینه ها اثر همان است.
پس از وفات آن بزرگوار، تا مدتها، مجالس ترحیم برای بزرگداشت مقام آن خادم آستان علوی برپا شد.
در عراق نیز به سفارش مراجع عظام، مجلس ختم باشکوهی برای آن بزرگوار برگزار گردید
و مجموعۀ القصائد المشکلة في المراثي المُثکلة[1] پس از آن منتشر شد.
این کتاب به مرثیههای سروده شده در ماتم صاحب عبقات رضوان الله تعالی علیه میپردازد
که جناب سيّدنثار حسين عظيم آبادی هندی(1338 ق.) گردآوری کرده است.
این اثر در سال 1892 میلادی در هند به چاپ رسید.
در این سوگنامه هفده قصیده در رثاء علّامه میرحامد حسین و یک قصیده در رثاء استاد ایشان،
جناب مفتی محمدعباس تستری که کمی بعد از درگذشت میرحامد (رجب المرجّب 1306 ق.) وفات یافت، نیز ملحق گردیده است.
مدفن آن فردوس مآب در شهر لکهنو در امامبارۀ علّامه غفران مآب، در جوار استاد بزرگوارش علّامه مفتی محمّد عباس تستری،
پیش روی ساختمان امامباره و قریب به مزار مطهّر والد مکرّمشان علّامه مفتی محمّد قلی و برادر بزرگوارشان علّامه اعجاز حسین رحمهم الله قرار دارد.
درود خدا بر او و اجداد طاهرینش.
[1]. بنگرید به: الذريعة 17 : 89.
مختصری در معرفی علّامه میرحامد حسین (صاحب عبقات الأنوار) رحمه الله