به مناسبت ۱۳ رجب، میلاد امیرالمؤمنین علیهالسلام
علامه میرحامد حسین در سفرنامۀ حج و عتبات عالیات خود، در بخشی از گزارش تشرف به نجف اشرف به توصیف آن دیار مقدّس پرداخته و حکایت دلدادگی میسراید.
وی از فراوانی طالبان علم و جلسات گوناگون مباحثات طلاب در جای جای نجف مینویسد.
ایشان آن سرزمین پاک را بستری مناسب برای تحصیل علم و پارسائی قلمداد کرده، زمین و آب آن را پاکیزه و گوارا میداند.
صاحب عبقات در بیان شوکت و فرّ و شکوهِ بارگاه ملک پاسبان امیر عالم حضرت امیرالمؤمنین علیه آلاف التحیّة والثناء،
از بشاشت و شادمانی چشم و قلب در زمان حضور در حرم خبر میدهد و رواق آن امام همام را بهشت برین میداند.
آرزوی میرحامد حسین آن است که در محضر امیر عالم بماند تا جان از بدنش مفارقت کند،
اما وظائف دینی و شرایط خانوادگی، مانع از ادامۀ حضور اوست.
«وفي النجف الأشرف یشاهَد من کثرة الطلبة ومذاکرة العلم بین الطلّاب وکثرة العلماء والمتورّعین والمتدیّنین ما لا یشاهَد في غیره.
ولعمري أنّها أرض یحصل فیها الشوق إلی تحصیل العلم والورع والإقبال علی الله تعالی، وماء هذه الأرض المقدّسة وهواءها في غایة الطیب والنظافة، ودورها ورباعها وسککها نظیفة متّسعة، وأمّا الروضة المقدّسة فیشاهد فیها من العظمة والجلال والرفعة والعلوّ والسموّ والبهاء والسناء ما یملأ العین والقلب سروراً وحبوراً ورقّةً وخشوعاً وخضوعاً، إذا دخلها الإنسان فکأنّما دخل الجنّة في الدنیا، ولایملّ الإنسان من کثرة الوقوف هناك أصلاً، ولولا التعلّقات الدینیّة وتخلّفي الأهل والعیال في الهند لما خرجتُ منها إلّا بعد خروج الروح من الجسد، ولکن أسأل الله بالخضوع والإلحاح العود إلیها ثمّ المجاورة بها، وأداء حقوق الزیارة والعبادة بها.»
إسفار الأنوار (در ضمن مجموعۀ رحلات الکرام إلی بیت الله الحرام ۱: ۵۹۳)