جناب دکتر مهدی خواجه پیری رئیس مرکز میکرو فیلم نور در هند، در هفتمین پیش همایش کنگره بین المللی علامه میرحامد حسین به تشریح جایگاه کتابخانه ناصریه و ارتباط آن با تالیف کتاب عبقات الانوار پرداخت.
آقاي خواجه پيري سخنان خود را در كنار مرقد شريف مولف كتاب احقاق الحق، مدافع حريم تشيع جناب شهيد ثالث قاضي نور الله شوشتري بيان كرد. وي هدف خود را در اين زمينه معرفي ارتباط بسيار روحاني و نزديك مرحوم صاحب عبقات با شهيد ثالث بيان نمود.
جناب دكتر خواجه پيري در بيان شاهد اين ارتباط افزود: در نوشته هاي مرحوم علامه ميرحامد حسين خواندم كه ايشان نوشته بود در این زمان اوضاع بسيار خراب و مخالفين شيعه علنا عليه مباني اعتقادي شيعه تبليغ مي كنند. از طرفي كسي هم نبود كه پاسخ بدهد. از خدا خواستم تا توفيق آن را به من عنايت كند. خواستم عريضه اي محضر حضرت صاحب الامر عليه السلام بنويسم. به نظرم آمد كه اين كار را با واسطه شهيد ثالث انجام دهم. لذا عريضه را نوشته و آن را بالاي قبر ايشان نهادم.
اين داستان شاهدي بر ارتباط روحاني اين دو عالم بوده و نشان مي دهد شهيد ثالث سهم بزرگي در نگارش كتاب عبقات الانوار دارد.
دكتر خواجه پيري با اشاره به بنا نهاده شدن اساس كتابخانه ناصريه از صدها سال قبل، بيان داشت كه اولين كتاب در اين كتابخانه از جد اعلاي ميرحامد حسين بوده كه از نيشابور به هند مهاجرت نمود. مرحوم علامه مفتي محمد قلي پدر علامه ميرحامد حسين كتابخانه را در ميرتهه تاسيس و وقف اولاد ذكور كرد. پس از مدتي كتابخانه توسط اعجاز حسين برادر علامه به لكنهو منتقل شد. اگر چه در مسير برخي از كتابها مورد غارت قرار گرفت اما بعدها توانستند آنها را پس بگيرند.
وي ضمن اشاره به نامه هايي كه فرزندان مفتي محمد قلي خطاب به برادر خود مرحوم ميرحامد حسين نوشته و كتابخانه را در اختيار ايشان قراردادند، افزود: علامه ميرحامد حسين به كمك برادران خود جهت گسترش كتابخانه، همچنين جمع آوري مصادر و منابع عبقات الانوار به خريد كتاب به انحاء مختلف پرداخت. اين در حالي است كه علامه از وضعيت مالي خوب برخوردار نبود. به عنوان مثال اعجاز حسين به عنوان منشي در ايالتي ديگر مشغول به كار شد و كتابهايي كه مشاهده مي نمود را براي علامه گزارش مي كرد. علامه نيز اگر هزينه آن را داشت سفارش خريد مي داد.
دكتر خواجه پيري افزود: در نوشته هاي ايشان ديدم كه يك بار به اعجار حسين نوشته است: «الان پولي براي خريد نداريم. مگر اينكه از زيورآلات خانمها استفاده كنيم». گاهي هم ايشان سفارش خريد يا استنساخ برخي منابع را به دوست خود در ايران جناب ميرزاحسين حاجي نوري ميداد. ايشان هم هر آنچه در توان داشت در خريد، يا كتابت مصروف مي نمود.
پس از علامه نيز كتابخانه در اختيار فرزندش ناصرالملة قرار گرفت. مرحوم ناظم صاحب كه از بزرگان و ثروتمندان لكنهو در آن زمان بود حسينيه اي بنا نمود و از ناصرحسين درخواست كرد كه كتابخانه را به آنجا منتقل كند. پس از انتقال، كتابخانه به نام « مكتبه ناصريه» مزين شد. نظم اين كتابخانه به گونه اي بود كه تمام نامه هاي ورودي و صادره در آن ثبت شده است. مضافا تمام مخارج كتابخانه حتي مرخصي كاركنان در آن ثبت شده است. اگر روزي فهرست جامعي از كتابخانه ناصريه نگاشته شود معلوم مي گردد اين كتابخانه جامع ترين كتابخانه شخصي در دنياست كه منابع آن در تأليف كتاب عبقات الانوار به كار رفته است.
دكتر خواجه پيري در پايان افزود: نكته قابل توجه اين است كه تمام كتابهاي كتابخانه مورد مطالعه مرحوم علامه بود و ايشان چند صفحه به كتاب ها اضافه نموده و فوائد آن را مي نوشت. ضمن اينكه در پايان تمام منابع و مصادر كتاب عبقات الانوار، صفحاتي را كه استفاده نموده و يادداشت كرده است.