این کارِ عشق است، کار عادی علمی نیست
با تشکر فراوان از اینکه شرکت در این مصاحبه را پذیرفتید، لطفا گزارشی از فعالیتهای مؤسسه کتابشناسی شیعه دربارهٔ مدرسهٔ کلامی – فقهی لکهنو و شخصیت علامه میرحامد حسین برای مخاطبین محترم ارائه بفرمایید.
أعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله والصلاة علی رسول الله وعلی آله آل الله.
با تشکر از شما و همه دوستانی که در این مسیر زحمت میکشند.
اجمالاً اشاره کنم که هدف اصلی از تأسیس مؤسسه کتابشناسی شیعه، ادامهٔ حیات الذریعه و أعیان الشیعه است، یعنی ما دیدیم که بعد از الذریعه آشیخ آقا بزرگ طهرانی و أعیان الشیعه آسید محسن امین، این رشتهٔ کتابشناسی و شخصیتشناسی شیعه به طور منظم و سازمان یافته ادامه پیدا نکرده است. اشخاص مختلفی در این زمینهها قلم زدهاند، ولی سازمان یافته، مداوم و مستمر و به شکل جدی کار این دو بزرگوار پیگیری نشده است. به طوری که چاپهای این دو کتاب، چه الذریعه و چه أعیان الشیعه، تقریباً میشود گفت که از نامرغوبترین و مغلوطترین کتابهای چاپی این روزگار است که همان چاپهای قبلی اُفست شده به ضمیمهٔ اغلاط جدید. در حالی که دیگران (اهل سنت) خیلی فعالیت کردهاند در این زمینه. الأعلام زرکلی را شما نگاه کنید، حدود ده ملحق و تتمیم و نقد و تکمیل، به همان شکل و شمایل خودِ زرکلی و در همان قد و قواره چاپ کردهاند. منتها متأسفانه این کار به شکل سازمان یافته در شیعه ادامه پیدا نکرده است.
از این جهت، این منتهی شد به این که مؤسسه کتابشناسی شیعه را تأسیس کنیم برای ادامهٔ حیات الذریعه و أعیان الشیعه، یعنی شخصیتشناسی و کتابشناسی. اول در ذهنمان این بود که کتابشناسی جدید یعنی دانشنامهٔ آثار شیعه به شکل امروزی و مطابق با مقتضیات عصر را بنویسیم و شروع کردیم به تشکیل پرونده و تهیه مقدمات، بعد از مدتی معلوم شد که منابع این کار فراهم نیست. یعنی کتابهای پیشینیان راجع به کتابشناسیهای مختلف شیعه، کتابهای پیشینیان راجع به تراجم شیعه، یا اصلاً چاپ نشده و یا اگر هم چاپ شده، مغلوط است. از جمله خود الذریعه و خود أعیان الشیعه و بسیاری از منابع مخطوط در سرگذشت بزرگان ما. از جمله یکی از منابعی که به آن توجه داشتیم کشف الحجب والاستار عن وجه الکتب والأسفار از برادر بزرگ علامه میرحامد حسین، علامه سیداعجاز حسین هندی بود. رفتیم سراغ تصحیح این کتاب، بعد دیدیم که منابع عمدهٔ زیادی است چه در هندوستان و چه در جاهای دیگر که یا مطلقا چاپ نشده است مثل “آینه حقنما” که منتشر کردیم و یا ورثة الأنبیاء، یا اگر هم چاپ شده مغلوط و ناقص است مثل اوراق الذهب، مثل الدرجات الرفیعه، یا تأسیس الشیعة و یا الشیعة وفنون الاسلام.
خلاصه بعد از چند سال متوجه شدیم که منابع این کار فراهم نیست و ابتدا باید بپردازیم به منابع این کار و همه این کارهایی که انجام شده است، چه راجع به مدرسهٔ کلامی هند، همین کتابهایی که عرض کردم چاپ شده و یا شذورالعقیان فی تراجم الاعیان از علامه اعجاز حسین که شرح حال علماست. ما برای این که شرح حال علما را بنویسیم و شخصیت شناسی و کتابشناسی داشته باشیم، نیاز داشتیم به منابع مصحَّح و تحقیق شدهٔ درست. از این جهت روی آوردیم به تصحیح منابع شیعی در این دو زمینه، چه در هندوستان و چه در غیر هندوستان. از طرفی هم دیدیم که بسیاری از مطالبی که مربوط به شخصیتشناسی و کتابشناسی است، در حدّ کتاب نیست؛ مثلاً نامهای از عالمی به عالم دیگر، اجازه، سند، وصیتنامه، رسالههای کوتاه، اینها به شکل کتاب قابل نشر نیست. از این جهت ناچار شدیم که مجلهٔ کتاب شیعه را تأسیس کنیم؛ دوفصلنامه، که تا حالا بیست شماره چاپ شده و شمارهٔ نوزده و بیست آن، مخصوص خاندان میرحامد حسین (معروف به آل عبقات) است و در این زمینه جناب استاد طالعی شرح وافی و کافی را به اطلاعتان میرسانند.
انگیزه پرداختن به میراث علمی مدرسه لکهنو و تولید دو فصلنامه به نام علامه میر حامد حسین و آل عبقات را بیان فرمایید.
انگیزهٔ ما برای پرداختن به تراث هند از این جهت بود که اصلاً تراث شیعهٔ امامیه در هند، تقریباً مغفول است در نزد ما و اطلاعات و آگاهیهای فراوانی نداریم و نمونهٔ بازر آن هم این که شما وقتی اطلاعاتی که راجع به عبقات در کتابها هست را نگاه میکنید، خیلی از کتابها پر از اشتباه است و خیلیها هم خالی از اشتباه نیست. حتی تاج سر ما علامه امینی در الغدیر، نگاه کنید آن چه راجع به عبقات جلد غدیر آن نوشتهاند، راجع به حجم آن اشتباه است، یعنی یک جلد غدیر را معرفی کردهاند به منزلهٔ کلّ آن، در حالی که جلد غدیر عبقات دو برابر آن است که ایشان معرفی کرده است. همچنین مرحوم استاد سیدعبدالعزیز طباطبایی در پاورقیهای الغدیر، ضمن معرفی عبقات، دچار اشتباه شدهاند که در این شمارهٔ مجله توضیح دادیم که اشتباهش چیست. راجع به تعداد مجلدات عبقات که چه جلدهایی هست و چه جلدهایی نیست، چه جلدی نوشته شده و چه جلدی نوشته نشده است، کتابها تقریباً پر از اشتباه است که این علت باعث شد که این ویژهنامه اختصاص پیدا کند به این خاندان و این زوایای این مسئله روشن بشود.
حالا عبقات الانوار در این شماره کاملاً توضیح داده شده است که چه مجلداتی در زمان خود میرحامد حسین در هند چاپ شد، تاریخ چاپ، تعداد صفحات، چند بار، چه مجلداتی را بعدا سید ناصر حسین تکمیل کرد و چاپ کرد، آن هم به نام پدر. چون یک رسم خوبی در این خاندان هست که فرزند آثار پدر را تکمیل میکند. میرحامد حسین بعضی از آثار پدر را تکمیل کرد، سید ناصرحسین هم بعضی از آثار پدرش میرحامد حسین را تکمیل کرد. خلاصه این که چه جلدهایی تألیف نشده و در حد فیشهای متفرقه است و چه جلدهایی تألیف شد و در زمان خود میرحامد حسین چاپ شده و چه جلدهایی را سید ناصرحسین نوشت به نام پدر و در زمان سید ناصرحسین چاپ شد. همهٔ اینها دقیق در این شماره آمده است.
بعضی از مسائل هم درست منعکس نشده است. مثلاً دانشنامهٔ امام خمینی قدس سره، الان ده جلد است، در شرح حال امام و فعالیتهای امام. بخشی از فعالیتهای علمی امام، تلاش و کوشش برای احیاء عبقات بوده است. تقریباً اثری از این بخش در آن دانش نامه نمیبینید. اگر هم باشد، خیلی ناقص است. در اینجا کاملاً تبیین شده است و حتی اهتمام آیت الله بروجردی به نشر عبقات که نامهای از ایشان هست که این مبلغ را (هزار تومان) الان میپردازم و اگر هم لازم شد باز دوباره هزار تومان پرداخت می شود.
مقصود این که این جزئیات چون مغفول بود و فضلای ایرانی از تراث شیعهٔ امامیه در هند تقریباً میشود بگوییم غافل هستند و این باعث شد که اهتمام بیشتری به این جهت بشود.
لطفا نسبت محتوای این دو فصلنامه، با آثاری که پیش از این در معرفی علامه و آل عبقات شده است را بیان فرمایید.
در این شماره، یک قسمت عمدهای از آن تصحیح اشتباهات رایجی بوده که در کتابها بوده است. اگر شما نگاه کنید، چندین اشتباه در این زمینه، در این شماره تصحیح شده است و خیلی از چیزهایی که در این شماره منتشر شده است، تا به حال اصلاً چاپ نشده بوده است. مثلاً سبیکةاللجین در شرح حال ناصر الملّة که مخطوط بود. منتخب دررالسنیه مخطوط بوده و اینجا اولین بار چاپ شده است. دوتا وصیت نامه از سید ناصر حسین که اولین بار است چاپ شده است و بعضی از مقالات پژوهشی و مطالب مرحوم عماد زادهٔ اصفهانی که اولین بار است اینجا چاپ میشود. مطالب آیت الله شبیری زنجانی حفظه الله که در رأس اینها همه یک جا در اینجا جمع شده است، و سفرنامهٔ حج مصحَّح و تکمیل شده با منتخب الدرر السنیه. اینها مطالب جدید این شماره است، به ضمیمهٔ روزشمار، به ضمیمهٔ مشجّرهٔ خاندان صاحب عبقات که جای دیگری نیست و یا کم است، و اجازات سید ناصرحسین فرزند علامه، نامههایی از تعدادی از علمای بزرگ هند به مفتی محمد قلی پدر میرحامد حسین و به خود میرحامد حسین و امثال اینها، مجموعهٔ این شماره را تشکیل داده است که توضیح و بسط و جزئیاتش را جناب استاد آقای طالعی به نحو احسن بیان خواهند کرد.
یکی از آثار علامه که در این دوفصلنامه منتشر شده، سفرنامه حج ایشان است، لطفا علاوه بر معرفی این اثر، علت بازنشر این کتاب را پس از آنکه در رحلات الکرام الی بیت الله الحرام چاپ شده بود بیان فرمایید.
با این که سفرنامهٔ حج با نام «إسفار الأنوار عن وقائع أفضل الأسفار» قبلا چاپ شده بود، ولی همزمان با چاپ مستقل و بلکه قبل از چاپ مستقل، در ردیف مقالات مجله قرار گرفته بود و مصحّح آن هم به ما تحویل داد. منتها به خاطر این که همایش به تأخیر افتاد و مجله دیر چاپ شد، حتی شمارهٔ بیست و یک و بیست و دو، یک سال قبل از این شماره چاپ شد. به این جهت این تصور پیش میآید که پس چرا با این که مستقل چاپ شده بود، دوباره چاپ شده است؟ در اینجا تکملهٔ سفرنامهٔ حج، یعنی نکتههایی که میرحامد حسین در سفرنامهٔ حج نفرموده، ولی در الدرر السنیه وجود داشته، از آنجا انتخاب، و به عنوان تکملهٔ إسفار در این شماره چاپ شده است.
با توجه به رسالت موسسه کتابشناسی شیعه و بخصوص میراث هندوستان و به ویژه عناوینی که در این دو فصلنامه درباره آل عبقات وجود دارد، بی تردید نسخ خطی و حجری فراوانی به کار آمده است، لطفا از چالشهای پیش روی تأمین این نسخه ها و راههای دستیابی به آنها توضیحاتی برای مخاطبین محترم بیان کنید.
راجع به نسخ، به خصوص نسخ هند، باید یاد کنیم از مرحوم آیت الله صافی گلپایگانی رحمه الله ورضوانه علیه که برای تهیه تصاویر نسخ هند آن زمان یکبار صد میلیون تومان کمک کردند و این کمک بزرگی بود. و این نامههایی که در این شماره نوزده و بیست، به مفتی محمد قلی و میرحامد حسین و دیگران هست، نود و نُه درصد آن از برکت حمایت آیت الله صافی به دست آمد. و ده سال پیش هم برای تهیهٔ نسخ موجود در هند صد میلیون ایشان پرداخت کردند و هم مجموعهٔ کتابخانهٔ ممتازالعلما را بیش از هزار نسخه و چند صد سند و امثالهم، ایشان پول آن را دادند که هارد آن در اختیار ما قرار گرفت. البته بعد در اختیار کتابخانههای دیگری هم قرار گرفت، اما بانی اصلی آیت اللهصافی گلپایگانی رحمه الله علیه بودند و این باعث شد که نسخههای زیادی از تراث هند در اختیار ما قرار بگیرد. یک بار هم بنده در یک ملاقات ماه رمضانی، خدمت مقام معظم رهبری عرض کردم که تراث هند الان به شدت محل حاجت ماست و کتابخانهٔ آستان قدس روی ملاحظاتی کمتر در اختیار میگذارند؛ ایشان دستور دادند، و بعد از آن تراث هند و تراث موجود در آستان قدس رضوی، بیشتر در اختیار ما قرار گرفت.
با عنایت به سهم چشمگیر موسسه کتابشناسی شیعه در کنگره بین المللی بزرگداشت علامه میرحامد حسین و عضویت حضرتعالی در شورای سیاستگذاری و راهبری دبیرخانه این کنگره عظیم، و با توجه به اهمیت تولیدات علمی در قالب مقالات و پایان نامه ها و سایر منشورات، نقش این دو فصلنامه در کمک به پیشرفت این مهم را بیان فرمایید.
آن شاعر عرب میگوید:
العُلی مَحظورهٌ اِلّا عَلی مَن بَنی فَوق بناءِ السَلّفِ
هر پژوهش و تحقیق جدید باید متکی بر تحقیقات پیشینیان باشد. وقتی تحقیقات قبلی در اختیار ما نباشد، کارمان ابتر و ناقص میماند. لذا اولین شرط تحقیق و پژوهش درست این است که ما اشراف و تسلط کامل داشته باشیم بر پژوهشهای پیشنیان و آنها باید در اختیار ما باشد. حالا یا خطی آن و یا چاپ سنگی و یا محقَّق آن. این اهمیت تحصیل تراث را بیان و گوشزد میکند و بدون اشراف و اطلاع بر نسخ خطّی تراث هند و بر چاپهای مختلف تراث هند، تحقیقات بعدی ابتر و ناقص و کممایه خواهد بود.
اولویتهای پژوهشی و موضوعاتی که از نظر حضرتعالی درباره علامه میرحامد حسین و آل عبقات ضروری است را بفرمایید.
تراث شیعهٔ امامیه در هند در این دویست سال اخیر، انصافاً زیاد است و یک دریایی است که هر چه کار بشود، باز هم کار شده است. مثلا همین “الدررالسنیه” یک محقق دقیق النظر میخواهد که کار کند، اولاً ادبیات عرب میرحامد حسین و خاندان میرحامد حسین و علمای هند خیلی قوی است، کأنه مقامات الحریری را دارند مینویسند، با این که ایشان همه تحصیلاتشان در هند بوده و در هیچ حوزه عربی و بلاد عربی کار نکردهاند. نثر و انشاء عربی انصافاً خیلی محکم و پر از لغات صعب و مشکل و متفرق. یک مقداری از مشکلات کار به خاطر مشکل بودن آن نثرهاست. فارسی آن هم به خاطر این که نثر فارسی قدیم آمیخته با لغات هندی است که تحقیق آن سخت و مشکل است. لذا محققینی که بتوانند از عهدهٔ این کارها بربیایند کم هستند و لذا بسیاری از این کارها هنوز مصحَّح و محقَّق نیست و بر زمین مانده است.
چند سال است که مشغول تقریظات عبقات الانوار و نامههای متبادل بین این بزرگواران هستیم، هنوز تمام نشده است. حالا همان که قسمتی از آن به اسم “سواطع الانوار” چاپ شده هنوز تصحیح آن تمام نشده است. به چند نفر محقق دادهایم و شاید چند دست گشته است، اما هنوز به نتیجه نهایی نرسیده است. خود همین دررالسنیه و لألیالبهیه، اینها نامههایی است که محققان قوی میخواهد و در انتظار تحقیق و تصحیح است. حالا عبقات در رأس این کارهاست، منتها در کنار عبقات هم آثار قیّم و پر مایهای است که تصحیح نشده است.
در پایان و به عنوان ختامه مسک، نکته ای ماندگار درباره صاحب عبقات بیان فرمایید.
نکتهٔ مهم این است که این عمر چقدر با برکت بوده است! اشخاص فکر میکنند که مثلاً میرحامد حسین، غیر از کارهای تکمیلی پدرش، این همه کار علمی با مشکلات آن زمان در تحصیل نسخ و تحصیل کتاب انجام داده است. شصت سال و یک ماه و چند روز، آن هم شصت سال قمری! یعنی میرحامد حسین شصت سال شمسی هم عمر نکرده است و این همه برکات که این انصافاً در حدّ کرامت خارج از محاسبات عادی است که کمتر از شصت سال عمر کند و این همه برکات و آثار داشته باشد.
مرحوم مبارکی در یکی از کتابهایش راجع به میرحامد حسین گفته است که خود نفس تألیف عبقات، کرامت است؛ برای این که یک جلد آن را من شمردم، از سه هزار منبع استفاده کرده است. حالا سه هزار تا نه، بگو هزار منبع؛ هزار منبع خطی در آن زمان که کتابها پراکنده و چاپ نشده است، خیلی زحمت فوق الطاقه و فوق العاده است.
آیت الله شبیری حفظه الله هم میفرمایند این کارِ عشق است و علاقه شدید؛ کار عادی علمی نیست، بلکه یک کار فوقالعاده است.
والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته