رایحه خوش کلام
شوارق النصوص
اثر دیگری که از علامه میرحامد حسین به یادگار مانده کتاب گرانقدری به نام «شوارق النصوص في تكذيب فضائل اللصوص»[1] است. این کتاب به زبان عربی و در دوجلد منتشر شده است. مرحوم میرحامد حسین در این اثر به بررسی تعدادی از روایات جعلی و ساختگی فضائل خلفا در مکتب سقیفه و نقد و بررسی آنها با استناد به کتب معتبر عامه پرداخته است.
مرحوم صاحب عبقات در نامهای پس از نام بردن از شوارق النصوص، چنین مینگارد:
«من آنجا شرح دادم که فضیلت هایی که در مورد خلفاء آمده همه ساختگی است. البته در کتاب، نص هایی از بزرگان با شخصیت و بینظیر آنها که در مسائل علمی بسیار دقیقاند نقل نمودم؛ و دلایلی آوردم که دانشمندان قوی آنها را قبول میکنند… »[2]
اولین باب کتاب، در 36 فصل به روایاتی مجعول در فضیلت خلیفه اول؛ ابوبکر بن ابیقحافه اختصاص یافته است. فصل دوم در 23 فصل، بیانگر 23 حدیث جعلی در فضایل عمر بن خطاب در کتب اهل سنت است و در آخرین باب موجود، ضمن 13 فصل به بررسی روایات جعلی و ساختگی که در فضیلت شیخین ذکر گردیده پرداخته شده است.
مرحوم علامه، شوارق را کتابی بینظیر معرفی میکند و مینویسد:
کتابی که قدر و شأن و منزلتش را آنانی میدانند که علم واقعی در دلشان رسوخ نموده و ثابت گردیده است و در مراتب علمی از مقامی عالی برخوردارند.[3]
همچنین علامه مجاهد میرحامد حسین لکهنوی در نامهایی مفصّل، سه کتاب خود یعنی عبقاتالانوار، استقصاءالإفحام و شوارقالنصوص را عظیمالشأن و عظیمة البرهان وصف کرده است که ریشه شبهات بدکرداران را کنده است:
«من پس از اتمام علوم رسمی و مقدماتی، مشغول علم کلام و مناظره با مخالفان شدم و تلاشم را در نوشتن کتابهای جالب و روشن متمرکز نمودم؛ تا اینکه سه کتاب عظیمالشأن و عظیمۀ البرهان نوشتم… و این سه کتاب بحمدالله، ریشه شبهات بدکرداران را کنده است.»[4]
مرحوم میرحامد حسین در مقدمه کتاب «شوارق النصوص فی تکذیب فضائل اللصوص»، هدف از نگارش این کتاب را سیل افترائات و بهتانها از سوی مخالفینِ مکتب اهل بیت علیهم السلام بر مذهب حقه شیعه بیان میکند. وی فراگیر شدن جعل خبر در بین محدّثان آنها، کتاب سازی های فراوان، غرق شدن راویانشان در دروغ و حرفهای باطل و وجود عالمانی که در تباهی و فساد فرو رفته اند را چالشی جدّی معرفی کرده و پیامد آن را نسبت دادن تمام فضائلِ بی رقیب امیرالمومنین علیه السلام و فرزندان گرامشان علیهمالسلام به مدّعیان خلافت و برخی دیگر از صحابه بر میشمارد.
«…همراه با فقدان جانسوز آن سرور، مصیبتها و گرفتاریها زیاد گردید…پس در این هنگام _که بی اعتنائی به مبدا و معاد بر غالب افراد اجتماع حاکم بود_ افترائات و نسبت های ناروا به ساحت مقدس پیامبر بالا گرفت، و دروغ و بهتان و واقعی جلوه دادن آنچه هیچگونه واقعیتی نداشت میان مردم شیوع پیدا کرد….به هر که نظر می کردی به جعالی و وضاعی و دروغ پردازی و افتراء مشغول بود، محدث و فاضل و راوی هر یک به گونه ای، و عالمی نمی دیدی مگر آنکه در هلاکت افتاده و ارتکاب فسق و فجور را پیشه خود ساخته بود و هر فضیلت و منقبتی که از دو لب مبارک خاتمالانبیاء صلی الله علیه و آله و سلم در مدح امیر علیه السلام و اولاد طاهرینش خارج شده بود را متوجه خلفا و پیروان نادان و دونفطرت خودشان نمودند و به این اکتفا نکرده، بلکه روایاتی دروغین جعل نمودند که مضمون آنها، موجب انحطاط و تحقیر شئون و مقامات امیرالمؤمنین(ع) و اولاد ایشان بود، که نسبت آن روایات دروغین به رسول خدا(ص) و انتشار آنها بین مردم موجب میشد که امت بیتوجه و بیاعتنا به خاندان نبوت(ص) باشند با وجود چنین مصیبتی، در نظر گرفتم کتابی بدیع تصنیف نمایم که تاکنون بدین روش کسی درصدد تصنیف و تألیف برنیامده است…»[5]
داستان تألیف این اثر، نمونه دیگری از تلاشهای با برکت آن متکلم خستگی ناپذیر است. در خودنوشتهای به خط ایشان، گزارشی از تکمیل این کتاب در کنتور به چشم میخورد. مرحوم میرحامد حسین به دلیل درگیریهای داخلی،کشتار بی دلیل و غارت اموال، مجبور به مهاجرت از لکهنو به قریه نیاکان خود، کنتور گردیده است و از آنجا که نتوانسته منابع مورد نیاز برای تکمیل استقصاء، عبقات و تشیید المطاعن را همراه ببرد، به تألیف شوارق میپردازد؛ چه اینکه مصادر کمتری میخواست. [6]
ایشان در مقدمه بیان میدارد که کتاب را بر شش باب و یک خاتمه سامان داده است. اما با کمال تأسف از این کتاب فقط سه باب آن موجود و نشر یافته است. محقق محترم در مقدمه کتاب میگوید: آنچه از کتاب به عنوان نسخه عکسی آن موجود است فقط مشتمل بر سه باب است و از باقی کتاب اثری به دست نیامده است و به نظر میرسد اصل کتاب هم در کتابخانه ناصریه مفقود شده باشد.[7]
البته محقق کتاب در ادامه بیان میدارد؛ کتابچهای به دستش رسیده است که توسط مرکز فرهنگی ایران در هند نوشته شده و حاوی مختصری از تاریخ نویسنده و خانواده وی است. در آن کتابچه به فهرست برخی از کتابهای موجود در کتابخانه ناصریه از جمله همین کتاب(شوارق النصوص) اشاره شده است و در ضمن آن، فصول این کتاب چنین ذکر شده است:
- فضایل ساختگی و دروغین درباره ابوبکر ابن ابیقحافه؛
- فضایل ساختگی و دروغین درباره عمر بن خطاب؛
- فضایل ساختگی و دروغین درباره عثمان بن عفان؛
- فضایل ساختگی و دروغین در خصوص ابوبکر و عمر؛
- فضایل ساختگی و دروغین درباره خلفای سهگانه با هم؛
- فضایل ساختگی و دروغین درباره معاویه، عایشه و بقیه اصحاب؛
- فضایل ساختگی و دروغین در مذمت شیعه و اموری که مربوط به مذهب تشیع است.
بحمدالله والمنه با تلاشها و پیگیریهای مجموعه کنگره علامه میرحامد حسین تمام مجموعه دستنوشتههای شوارق پیدا و در بانک کنگره علامه میرحامد حسین در بنیاد بین المللی امامت موجود است و محققین و علاقمندان میتوانند با مراجعه به آنجا از این گنجینه بهره ببرند.
کتاب ارزشمند «شوارق النصوص» توسط محقق گرامی جناب محمدرضا کریمی به نام «تهمتهای ناروا به ساحت مقدس رسول خدا(ص) » به فارسی ترجمه شده است.
در آخر جا دارد توصیه و دغدغه آیت الله بهجت رحمه الله علیه درباره حفظ و احیاء تراث شیعه را از نظر بگذرانیم:
«از کتابهای تألیف شده توسط بزرگان و علمای ما چند درصد چاپ شده، و چقدر خطی باقیمانده، و چقدر از بین رفته است؟ قطعاً از کمپولی ما نیست، بلکه از کمتوفیقی ماست؛ زیرا چه پولهایی که صرف کتب ضلال و روزنامههای دارای عکسهای مبتذل و قبایح میشود!
هیچ تناسبی، چه از حیث مضمون و محتوا و چه از نظر تعداد، میان کتب شیعه و اهل تسنن نیست. با اینکه اهل تسنن خود اعتراف دارند که سنت رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم در دست ما نیست و این شیعه است که هم سنی و هم شیعی است، و در واقع آنها منسوب به قیاس و قیاسی هستند، نه سنی و منسوب به سنت. بااینحال، آنها به آثاری که دارند، خیلی اهمیت میدهند و ما هیچ اهمیت نمیدهیم، و آنها در این امر از ما پیش افتادهاند. خدا میداند صحیح بخاری تا کنون چند بار و چند نوع چاپ شده است.
آقایی که میان کتب شیعه و سنی مقایسه کرده بود، میگفت: آنها، فلان درصد کتاب از بین رفته و مفقود و فلان مقدار مخطوط و غیر مطبوع و فلان مقدار مطبوع دارند و ما این مقدار، و در پایان نتیجه میگرفت که آنها در مطبوع بر ما، و ما در تالف(تلفشده) و مفقود بر آنها مقدمیم!
گویا به حقانیت مذهب مغروریم و فکر میکنیم که حقانیت مکتب، خودش، خودش را اداره میکند. حیف است که در فکر جستوجو نباشیم! با اینکه دیدیم خیلی از کتب مفقوده و نایاب بعد از گذشت زمان بسیار طولانی، پیدا شدند.»
[1] مرحوم علامه در کتاب شریف عبقات در جلد حدیث طیر به تالیف خود به نام شوارق النصوص اشاره می کند: «…فى كتابنا شوارق النصوص…»( عبقات الانوار، ج13، ص182)
[2] شناخت نامه، ص 541
[3] علّامه در مقدمۀ شوارق چنین می نویسد: «فرأيت أن اُصنّف رسالة لم يسبقني أحد إلى تصنيفها، ولم يبادرني مبادر إلى ترصيفها، لا يعلم فضلها وجلالة شأنها إلّا الراسخون، ولا يدرك غورها وقعرها إلّا الشامخون.» شوارق النصوص ۱: ۴۴.
[4] شناخت نامه، ص 541
[5] ترجمه مقدمه شوارق النصوص برگرفته از«تهمت هاي ناروا به ساحت مقدس رسول خدا (ص)».
[6] «حیث شنّوا في لکهنو الغارات العظیمة، وأخذوا من شاؤوا بالقتل والنّهب من غیر جریمة، فصار الزمان زمان هَرجٍ ومَرجٍ»؛ برگرفته از سایت کنگره علامه میر حامد حسین(مختصری در معرفی علّامه میرحامد حسین (صاحب عبقات الأنوار) رحمه الله)
[7] مقدمه محقق، ج1، ص34