دُرّ کلام بزرگان درباره میرحامد حسین
شیخ آقابزرگ تهرانی
محمدمحسن منزوی تهرانی، معروف به آقابزرگ تهرانی (۱۲۹۳-۱۳۸۹ق) از دانشمندان فقیه و کتابشناس قرن چهاردهم هجری است و با تألیف دائرةالمعارف بزرگ الذریعه و کتاب طبقات اعلام الشیعه گام بزرگی در شناسایی آثار و نسخ خطی اسلامی در حوزههای مختلف علوم برداشت.
در نگاه مرحوم شیخ آقابزرگ تهرانی رحمة الله علیه بهرهمندی از دریای بی ساحل دانش علّامه میر حامد حسین، از طریق مهمترین و مشهورترین کتاب ایشان یعنی عبقات الأنوار، میسر میشود. او که خود نامآشنای عرصه تتبع و تحقیق در تراث است، سیطره پژوهشی علامه میرحامد حسین را در میان عالمان قرون اخیر بینظیر برشمرده و عبقاتالانوار او را ممتازترین کتابی میداند که در باب امامت و دفاع از حق امیرالمؤمنین علیه السلام از صدر اسلام تا کنون نگاشته شده است.
السيّد الأمير حامد حسين بن الأمير السيّد محمّد قلي بن السيّد محمّد [حسین] بن حامد حسين الموسوي النيشابوري الكنتوري الهندي اللكهنوي، من أكابر متكلّمي الإماميّة وأعاظم علماء الشيعة المتبحّرين في أوليات هذا القرن، هو أصغر ولد أبيه الذي توفّي 1260.
ولد في لكهنو 1246 ونشأ بها على أبيه _المذكور في الكرام البررة_ نشأة طيّبة، وتعلّم المبادي وقرأ مقدّمات العلوم وأخذ الكلام عن والده الإمام السيّد محمّد قلي، والفقه والاُصول عن سيّد العلماء السيّد حسين بن السيّد دلدار علي النقوي، والمعقول عن السيّد مرتضى بن السيّد محمّد، والأدب عن المفتي السيّد محمّد عبّاس وغيرهم، وكان كثير التتبّع، واسع الاطّلاع والإحاطة بالآثار والأخبار والتراث الإسلامي، بلغ فى ذلك مبلغاً لم يبلغه أحد من معاصريه ولا المتأخّرين عنه، بل ولا كثير من أعلام القرون السابقة.
أفنى عمره الشريف في البحث عن أسرار الديانة، والذبّ عن بيضة الإسلام وحوزة الدين الحنيف، ولا أعهد في القرون المتأخّرة من جاهد جهاده وبذل في سبيل الحقائق الراهنة طارفه وتِلاده، ولم تر عين الزمان في جميع الأمصار والأعصار مضاهياً له في تتبّعه وكثرة اطّلاعه ودقّته وذكائه وشدّة حفظه وضبطه… .
وله تصانيف جليلة نافعة تموج بمياه التحقيق والتدقيق، وتوقّف على ما لهذا الحبر من المادّة الغزيرة، وتعلم الناس بأنّه بحر طامي لا ساحل له، أهمّها وأشهرها عبقات الأنوار في مناقب الأئمّة الأطهار فارسي في الإمامة، وهو أجلّ ما كتب في هذا الباب من صدر الإسلام إلى الآن، يقع في أكثر من عشر مجلّدات كبار، كتبه في الردّ على باب الإمامة من التحفة الإثني عشريّة، أثبت فيه كلّ ما ردّه الدهلوي وأنكره من الروايات والأحاديث من طريق العامّة بإيراد الخبر وذكر رواته من الصحابة والتابعين وتابعي التابعين إلى المحدّثين، كلّ ذلك على ترتيب القرون والطبقات، ويؤيّد ذلك كلّه بذكر الموثقين لطبقات الرواة حسب القرون أيضاً…
مرحوم شیخ آقابزرگ تهرانی بعد از سنگ تمام گذاشتن در توصیف و تمجید از میرحامد حسین، در نهایت خضوع، به کوتاهی در حق میرحامد حسین و ستایش از جلالت شأن او زبان اعتراف میگشاید:
ومهما أشدّنا بذكر هذا الكتاب، فإنّا نعترف بالقصور عن أداء ما يستحقّه من الثناء والإطراء، وذلك فضل اللّه يؤتيه من يشاء… .[1]
مرحوم علامه امینی
«شمشیر خدا در پیکار با دشمنان»، «عَلَم پیروزی حق»،«بزرگ آیتی از آیات الهی» و «تمام کننده حجت بر مخالفان حق»؛ اینها بخشی از توصیفات فقیه، محدث، متکلم، مورخ، نسخهشناس شیعه، علامه عبدالحسین امینی(۱۳۲۰-۱۳۹۰ق)، در مورد علامه میرحامد حسین است.
او که نویسنده موسوعه گرانسنگ الغدیر است، خود را در نگارش این کتاب خوشه چین خرمن دانش میرحامد حسین در عبقات میداند و در مقام ستایش عبقات، محتوای آن را خدشه ناپذیر و به دور از هرگونه ناراستی و تناقض بر میشمرد.
اودربارۀ میر حامد حسین و کتاب عبقات الأنوار اینگونه مینویسد:
السيّد مير حامد حسين بن السيّد محمّد قلي الموسوي الهندي اللكهنوي، المتوفّى 1306 عن 60 سنة. ذكر حديث الغدير وطرقه وتواتره ومفادّه في مجلّدين ضخمين في ألف وثمان صحائف، وهما من مجلّدات كتابه الكبير العبقات. وهذا السيّد الطاهر العظيم كوالده المقدّس سيف من سيوف اللَّه المشهورة على أعدائه، وراية ظفر الحقّ والدين، وآية كبرى من آيات اللَّه سبحانه، قد أتمّ به الحجّة، وأوضح المحجّة.
وأمّا كتابه العبقات فقد فاح أريجُه بين لابَتَي العالم، وطبّق حديثُه المشرق والمغرب، وقد عرف من وقف عليه أنّه ذلك الكتاب المعجز المبين الذي لا يأتيه الباطل من بين يديه ولا من خلفه، وقد استفدنا كثيراً من علومه المودعة في هذا السفر القيّم، فله ولوالده الطاهر منّا الشكر المتواصل، ومن اللَّه تعالى لهما أجزل الاُجور.[2]
حضرت امام خمینی رحمه الله
لزوم احیاء و حفظ کتاب عبقات را باید در کلمات صریح امام خمینیرحمة الله علیه (م 1409 ق.) در «کشف الأسرار» پیدا کرد:
چنین کتابی تا کنون نوشته نشده، بر علمای شیعه بالخصوص و دیگر طبقات لازم است این کتاب بزرگ را که بزرگترین حجّت مذهب است نگذارند از بین برود و به طبع آن اقدام کنند.[3]
مقام معظم رهبری دام ظله
کتاب عبقات الأنوار در اندیشه رهبر حکیم و فرزانه انقلاب اسلامی حفظه الله وأبقاه در سنجش با آثار مهم در زمینه حجیت اهل بیت و ولایت ایشان، متبلور است. تصریح ایشان به غفلت از اثری مثل نگاشته میرحامدحسین، و ضرورت نشر این کتاب و انتقال محتوای آن به زبان روز،اهمیت این موضوع را صدچندان میکند:
مسألهی دیگر هم مسألهی حجت اهلبیت و ولایتشان است؛ همین کاری که مرحوم سیّد شرفالدین( (رضواناللَّهتعالی علیه) با آن وسعت نظر و با آن قدرت انجام داده، و قبل از ایشان، مرحوم میرحامد حسین و دیگران این کارهای مهم را انجام دادند. این کار بایستی به زبان امروز و مناسب با امروز و بدون دعوا و بدون درگیری انجام بگیرد. بالاخره سخن تشیع بایستی ارائه بشود؛ دیگران دارند این کار را میکنند.
من دیدم که اخیراً کشورهای عربی، این کتاب «تحفه اثنی عشریة» را – که خود کتاب، کتاب تفرقهافکنی و برانگیزانندهی اختلافات است و در حقیقت بر ضد و ذم شیعه و در مدح اهل بیت است [4] – خلاصه کردهاند و با زبان عصر و با بهترین چاپ و با فهرست و با تصحیح منتشر نمودهاند. این کتاب شاید مثلاً در صدوپنجاه سال قبل – یعنی در زمان شاه ولیاللَّه دهلوی – نوشته شده است، که مرحوم «میرحامد حسین» همین کتاب «عبقات» را در جوابش نوشت. ما شیعیان هنوز چاپشدهی کتاب «عبقات» با این عظمت را نداریم! حالا اگر چاپ هم بشود، آیا میتواند در محافل علمی دنیا، با آن عظمت و ضخامت و فارسی، عربىِ مخلوط مطرح بشود؟ این خودش جای بحث دارد. [5]
[1]. طبقات أعلام الشیعة 13: 347 – 350.
[2]. الغدیر 1: 321 و 322.
[3]. کشف اسرار: 141.
[4]. در ادامۀ بیانات ایشان، توضیح مناسبی برای این عبارت به چشم می خورد، آنجا که گفته اند: «یکی از توطئههایی که امروز وجود دارد، جدا کردن شیعه از اهلبیت است. اصلاً میخواهند بگویند شیعیان به اهلبیت کاری ندارند؛ اینها خودشان را به اهلبیت چسباندهاند! محتوای تحفۀ اثنا عشریّه همین است.»
مجموعۀ این بیانات، اشاره به ادعای دروغین صاحب تحفه مبنی بر اصرارش بر دوستی او و قرابت معنویش به اهل بیت علیهم السلام و دور دانستن شیعه از آن بزرگواران است.
[5]. بیانات رهبر معظّم انقلاب در دیدار با اعضای شورای عالی مجمع جهانی اهل بیت علیهم السلام در 4/7/1370.