عنوان:
بررسی علم امام از منظر سید مرتضی و علامه میرحامدحسین
سطح:
سطح 3
مرکز آموزشی:
حوزه علمیه قم
استاد راهنما:
حجت الاسلام عبد الرحیم لطیفی
استاد مشاور:
حجت الاسلام محمد رضا مصطفی پور
مولف:
سید محمد مهدی تقوی دامغانی
کلید واژه:
امام، علم، علم غیب، علم امام، سید مرتضی، میرحامد حسین
چکیده:
یکی از موضوعات اساسی اعتقاد به امام و امامت مسئله علم امام و قلمرو و منابع و ادله آن است که در طول تاریخ تفکر کلامی مورد توجه متکلمان بوده و در اطراف آن مباحثی ارائه داده اند. دو تن از شخصیت های کلامی شیعه یکی علم الهدی سید مرتضی که متعلق به قرن پنجم هجری و به عنوان نماینده مکتب متکلمان و محققان امامی مدرسه بغداد و چهره ای که در مقابل مکتب عقل محور اعتزال جبهه گیری می کند و دیگری علامه میرحامدحسین نیشابوری که متعلق به قرن سیزدهم و نماینده مکتب متکلمان و محققان امامی مدرسه لکهنو که در مقابل مکتب نص محور اهل سنّت جبهه گیری کرده است و دغدغه امامت و مباحث مربوط به آن را داشته اند و در این رابطه آثاری از خود برجای گذشته اند. این پژوهش در صدد آن است که با طرح این سوال که علم امام از منظر سید مرتضی و میر حامد حسین نیشابوری چیست ؟ به پاسخ به آن با مراجعه به اثار آن دو بزرگوار بپردازیم.
ما در این تحقیق که روش توصیفی و تحلیلی را دارد به این نتیجه رسیدیم که این دو متکلم گرانقدر در قلمرو تبین کلامی و دفاع از مبانی شیعه مشترک و بسیار موفق عمل کرده اند؛ و سید مرتضی با رویکرد عقلی به مساله امامت و ویژگی های امام، در آثار خود بیشتر به تبیین عقلی و مقابله با مخالفان و به ویژه قاضی عبدالجبار معتزلی اهتمام داشته است لذا به وجوب عقلی اعلمیت امام و علم او به وجوه سیاست قائل است و وی علم امام به مغیبات و اخبار گذشته و آینده را بطور کلی نفی نمی کند بلکه می پذیرد به ادله روائی ائمه اطهار تا حدی از این علوم بهره مند بوده اند و در عین حال وی بر نفی احاطه علم امام بر همه معلومات خدا و استقلال امام در علم، اهتمام ویژه ای دارد و علم استقلالی برای امام را منافی توحید می داند.
و همچنین علامه میرحامدحسین علمِ امام را با استناد به احادیث روایت شده در کتب معتبر اهل سنت همچون » حدیث منزلت ، حدیث ثقلین ، حدیث مدینه العلم ، حدیث دارالحکمه ، حدیث اقضاکم علی ، حدیث شجره و حدیث نور « ثابت کرده است و آنها را نازل به مقام علمی امام می داند که همچون رسول خدا به قدری علمش فراوان است که عقول بشر از درک آن عاجز است و او عالم به تمام اخبار گذشته و امور حال و آینده است و نیز تمام حقایق پیدا و پنهان عالم را می داند.